معنی جزیره جنوبی

حل جدول

جزیره جنوبی

لارک

لاوان


جزیره جنوبی ایران

لاوان


جزیره جنوبی کشورمان

لاوان


جزیره جنوبی غیر مسکونی

میر مهنا


جزیره کانادا

مگدالن، هزار جزیره، جزیره پرنس ادوارد

واژه پیشنهادی

جزیره جنوبی

هندورابی، قشم، کیش، خارک، لاوان، سیری، ابوموسی، تنب کوچک، تنب بزرگ، هرمز، هنگام، لارک، مینو، خارکو


جزیره جنوبی مجمع‌الجزایر سوالبار در نروژ

جزیره خرس

فارسی به عربی

جنوبی

جنوب، جنوبی


جزیره

جزیره

عربی به فارسی

جنوبی

جنوبی , اهل جنوب , جنوبا , بطرف جنوب

فرهنگ معین

جزیره

(جَ رِ) [ع. جزیره] (اِ.) آبخوست، قطعه زمینی که گرداگرد آن را آب فرا گرفته باشد. ج. جزایر.

فرهنگ فارسی هوشیار

جنوبی

نیمروزی رپیتویک (صفت) منسوب به جنوب.

فارسی به آلمانی

جنوبی

Süd, Süden (m)

لغت نامه دهخدا

باد جنوبی

باد جنوبی. [دِ ج َ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) باد منسوب بجنوب:
با باد جنوبی شوی جنوبی
با باد شمالی شوی شمالی.
ناصرخسرو.
و رجوع به باد جنوب و باد شود.

معادل ابجد

جزیره جنوبی

296

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری